حکایت این روزهای رسانه های خودرویی

چسبیدن دکمه و رها کردن کت

چند روز پیش سعید لیلاز عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نکته ای بسیار تامل برانگیز را درباره دغدغه های رسانه ای بیان کرد. لیلاز به این نکته اشاره کرد که در ایران سرانه مصرف شیر نصف شده و کسی به این فاجعه توجه نمی کند، اما در عوض اگر در گوشه ای از کشور پای یک حیوان به جایی گیر کند، آن وقت همه درباره اش می نویسند و می گویند.
چسبیدن دکمه و رها کردن کت

غفلتی که لیلاز به آن اشاره کرد، نه فقط در مسئله ای مهم چون نصف شدن سرانه مصرف شیر، بلکه در بسیاری دیگر از مسائل ریز و درشت کشور به چشم می آید، از جمله خودروسازی و دردها و ضعف هایش.
حکایت این روزهای بیشتر رسانه های خودرویی کشور (از روزنامه ها گرفته تا سایت ها) حکایت مثل معروف "ول کردن کت و چسبیدن دکمه" است.
در روزهایی که خودروسازی ایران با چالش های بزرگی از جمله کیفیت پایین محصولات، افزایش پی در پی قیمت ها، از بین رفتن تدریجی قطعه سازان، از دست رفتن بازارهای صادراتی و... دست و پنجه نرم می کند، گویا برای رسانه های داخلی به خصوص سایت های خودرویی، مسائل دیگری مانند باز شدن سایت ثبت سفارش از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است.
به گزارش خبرنگار صنعت نویس، صنعت 50 ساله خودروسازی کشور در حال حاضر نه جایگاه قابل قبول و محبوبی نزد مشتریان ایرانی دارد و نه در بازارهای خارجی کسی برای محصولاتش تره خرد می کند.
ضعف کیفیت، خدمات پس از فروش نامناسب و نابسامان و هزینه تولید نامتعارف و قیمت تمام شده بالا از جمله مواردی است که سبب نارضایتی مشتریان داخلی از یک سو و از دست رفتن بازارهای صادراتی از سوی دیگر شده اند. اگرچه خودروسازی کشور از حمایت های مادی و معنوی زیادی در طول این سال ها برخوردار بوده، اما نتوانسته به اندازه ورودی ها، خروجی داشته باشد. در چنین شرایطی، بدون شک رسالت رسانه ای به خصوص سایت های خودرویی ایجاب می کند با برشمردن و عنوان کردن عیب و ایرادها و نقاط ضعف و همچنین ارائه راهکارهای منطقی و صحیح، این صنعت پر اهمیت و اشتغالزا را به ساحل نجات هدایت کنند. به هر حال خودرو نقش ویژه ای در زندگی ایرانی ها دارد و ازآنجاکه سالانه چند هزار نفر در تصادفات جاده ای کشته و مجروح می شوند، می طلبد که رسانه ها با نقد درست، صنعت خودرو را در مسیر بهبود کیفیت و ایمنی محصولات، کاهش قیمت تمام شده، خدمات پس از فروش بهتر و یافتن بازارهای صادراتی، قرار دهند. این در شرایطی است که در حال حاضر بیشتر رسانه ها و سایت های خودرویی، آن هم با وجود بیش از 150 خبرنگار تخصصی و به اصطلاح خودرونویس، مسائلی به مراتب کم اهمیت تر را در اولویت کاری خود قرار داده و به جای پرداختن به نقاط ضعف و همچنین چالش های پیش روی صنعت خودرو، بیشتر پیگر مواردی مانند باز شدن سایت ثبت سفارش خودرو و برخی توقعات و مطالبات زیاده خواهانه خودروسازان و واردکنندگان و حتی تغییر و تحولات عادی و مرسوم در مدیریت ارتباطات خودروسازی کشور هستند.
البته بدون تردید یکی از اصلی ترین عوامل این اتفاق ناگوار، خودروسازان و واردکنندگانی هستند که با سوءاستفاده از مسائل مالی، خط و ربط برخی رسانه ها را تعیین و از این راه، علاوه بر کاستن از نقدها، مطالبات گاه زیاده خواهانه شان را از زبان سایت ها مطبوعات مطرح می کنند. همین چندی پیش بود که سایپا در اقدامی ناگهانی، قیمت یکی از محصولات مونتاژی خود را 14 میلیون تومان افزایش داد، با این حال کمتر رسانه ای در نقد این اتفاق، قلمفرسایی کرد، همان طور که هیچ کس از ایران خودرویی ها و کرمان موتوری ها نپرسید مبنای افزایش قیمت دنباله دار محصولاتشان چیست.
آمار و ارقام منتشره از صادرات خودروسازان داخلی طی چند سال گذشته، گویای این واقعیت تلخ است که دیگر حتی در ساده ترین و کم توقع ترین بازارها نیز تضمینی برای فروش خودروهای ایرانی وجود ندارد. در این سال ها بازارهای صادراتی بسیاری از دست خودروسازان پریده، اما کمتر رسانه ای پیگیر این چالش بزرگ می شود، گویی اصلا اهمیتی ندارد که نداشتن خودروهای صادرات محور، معنایش نابودی تدریجی دومین صنعت بزرگ کشور در آینده است.
سایت خودرویی پی در پی درباره باز شدن یا نشدن سایت ثبت سفارش خبر تولید و منتشر می کنند (که البته در جای خود منطقی و محترم است)؛ اما آیا اهمیت این ماجرا بیش از مسائلی مانند بحران بازار خودرو در سال آینده (پس از حذف محصولات غیر استاندارد و نبود جایگزین برای آنها) است؟ از صعودی شدن قیمت ها چطور؟ یا نارضایتی مشتریان از خدمات پس از فروش و یا تنبلی چینی ها در داخلی سازی محصولات مونتاژی شان در ایران و یا مراجعه خودروهای صفر کیلومتر به تعمیرگاه ها؟ آیا اهمیت اینها بیش از باز و بسته شدن سایت ثبت سفارش نیست؟ آیا اینکه یک سری جریانات علیه قرارداد رنو (به عنوان بهترین قرارداد تاریخ خودروسازی ایران از نظر کارشناسان) شکل گرفته و قصد زمین زدن آن را دارد، به اندازه تغییر یک مدیر ارتباطات در یک شرکت خودروساز دارای اهمیت نیست؟ مگر می شود در حوزه ای خبری با این تعداد خبرنگار تخصصی، هیچ کدام شان از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نپرسند که چرا بدون روئیت قراردادهای خارجی صنعت خودرو (به گفته خودشان)، آنها را ضد منافع ملی دانسته و خواهان لغوشان هستند.
چگونه است که هفته ای ده ها خبر و گزارش و مصاحبه و نقد درباره بسته شدن سایت ثبت سفارش خودرو منتشر می شود، اما هیچ کس از ایران خودرو نمی پرسد تکلیف 16 هزار دستگاه پژو 2008 ثبت نامی اش چه خواهد شد و چرا این خودرو که قرار بود 75 میلیون تومان باشد، حالا بالای 100 میلیون قیمت دارد.
از دوست و آشنا و فامیل و غریبه زیاد می شنویم که فلان خودرو داخلی صفر کیلومترشان هنوز دو کیلومتر نرفته، راهی تعمیرگاه شده، اما تقریبا هیچ سایت و رسانه خودرویی به این فاجعه و اینکه مشتری مداری چنین لگدمال می شود، واکنشی نشان نمی دهد و به راحتی از کنار آن می گذرد.
کلام آخر اینکه فاجعه بار است در کشوری که صنعت خودرو آن با حجم وسیعی از کمبودها و عقب ماندگی ها روبروست و شهروندانش دل خوشی از خودروهای داخلی ندارند، ده ها سایت خودرویی و خبرنگار تخصصی فعالیت می کنند، اما کمتر کسی از دردها می نویسد و کمبودها را می گوید.

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید